سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هشدارهایی که امام درباره روحانیت میدادند

 

ghg

  

هنوز حوادث بهمن‌ماه 1378 در برخی یادها مانده است. جست و جویی ابتدایی در بایگانی روزنامه‌ها و نشریه‌ها در فاصله زمانی سه هفته پیش از انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی، نشان از موضوعی می‌دهد که آن زمان به یکی از چالش‌های سیاست داخلی تبدیل شد.

 انتقاد آیت الله محمد تقی مصباح یزدی از حجت الاسلام محمد خاتمی که به مذاق برخی هواداران رییس جمهوری خوش نیامده بود، به انتشار کاریکاتوری از وی در یکی از روزنامه‌های کشور منجر شد که از سوی مراجع قضایی مصداق توهین شناخته شد. این موضوع که پس از ملی شدن صنعت نفت سابقه نداشت، منجر به اهانت به فردی شد که در سن 27 سالگی به درجه اجتهاد رسیده بود اما هیچگاه خود را به عنوان "مرجع تقلید" مطرح نکرد. اصرار هواداران خاتمی بر مواضع و اهانت‌های خود و تعارض‌های میان دو جریان عمده کشور تا آنجا پیش رفت که رهبر معظم انقلاب طی پیامی به این غائله خاتمه دادند.

 

هنوز حوادث بهمن‌ماه 1378 در برخی یادها مانده است. جست و جویی ابتدایی در بایگانی روزنامه‌ها و نشریه‌ها در فاصله زمانی سه هفته پیش از انتخابات دوره ششم مجلس شورای اسلامی، نشان از موضوعی می‌دهد که آن زمان به یکی از چالش‌های سیاست داخلی تبدیل شد.

 انتقاد آیت الله محمد تقی مصباح یزدی از حجت الاسلام محمد خاتمی که به مذاق برخی هواداران رییس جمهوری خوش نیامده بود، به انتشار کاریکاتوری از وی در یکی از روزنامه‌های کشور منجر شد که از سوی مراجع قضایی مصداق توهین شناخته شد. این موضوع که پس از ملی شدن صنعت نفت سابقه نداشت، منجر به اهانت به فردی شد که در سن 27 سالگی به درجه اجتهاد رسیده بود اما هیچگاه خود را به عنوان "مرجع تقلید" مطرح نکرد. اصرار هواداران خاتمی بر مواضع و اهانت‌های خود و تعارض‌های میان دو جریان عمده کشور تا آنجا پیش رفت که رهبر معظم انقلاب طی پیامی به این غائله خاتمه دادند.

این روزها از سوی فردی که به عنوان مرجع تقلید شناخته می‌شود، مطالبی منعکس شده که بحث را به شیوه‌ای دیگر پیش می‌کشد. یوسف صانعی که در جمع تعدادی از روحانیان در گرگان سخنرانی می‌کرد، با اتکا به یک مثال در میانه سخنان خود حرف‌های خود را ادامه می‌دهد و تا پایان سخن، همچنان به این تمثیل استناد می‌کند. وی پس از آن با اشاره به مراسم تحلیف رییس جمهوری در مجلس شورای اسلامی می‌گوید: "... در مجلس در مقابل قرآن به خدا سوگند می‌خورند، این هم کفاره داره هم حنثش معصیت کبیره است. اون وقت چطور روز از نو روزی از نو؟ این از حرامزاده گی اش است، دروغ میگه! و الا امام زمان رو می‌بینه."

هر چند دفتر وی طی‌ نامه‌ای این مطلب را تکذیب کرد اما فایل صوتی و تصویری سخنان وی حتی در سایت‌های منتسب به جناح اصلاح‌طلب موجود است.

**بحران بداخلاقی‌های سیاسی

جریان بداخلاقی و تخریب رییس‌جمهوری از سوی برخی نخبگان سیاسی و تعدادی از افراد در کسوت روحانی که به عنوان مرجع تقلید شناخته می‌شوند، به شکل‌های مختلفی دنبال می‌شود. البته این موضوع مختص زمان محدود پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیست بلکه پیش از این نیز سابقه داشت و از سوی دفتر این افراد و رسانه‌های وابسته داخلی و همچنین خارجی در قالب اخبار مختلف مطرح می‌شد.

مطلبی که در اینجا موضوعیت می‌یابد شان افراد در نظام جمهوری اسلامی ایران است. بنا بر اصل 20 قانون اساسی همه افراد برابر قانون یکسانند. حال توهین به رییس جمهوری قانونی کشور که حکم تنفیذ خود را از ولی فقیه دریافت کرده و در برابر نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی تحلیف شده است، باید با چه برخوردی روبرو شود؟ چنانچه یکی از افراد منتسب به جریان راست، اعم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت‌های مشابهی را به سران جبهه اصلاحات مطرح کنند، چه عواقبی دارد؟ واکنش‌های وابستگان به این جریان بنا به مصلحت حزبی تغییر می‌کند یا اصول انسانی و عدالت و حق را در نظر دارند؟

نگاهی به شرایط و خصوصیات مرجع تقلید، تاکید بر "عادل بودن" وی و "اعلم بودن از دیگران " را روشن می کند. حتی در احادیث مختلف درباره ویژگی‌های امام جماعت نیز "علم ماموم به رعایت عدالت از سوی امام" ذکر شده است. یک عالم دینی که خود را در موضع مرجعیت می‌داند باید "حافظاً لدینه و مخالفاً لهوی" باشد. از شرایط یک عالم ربانی مخالفت با هوی و هوس و دوری از تمایلات شخصی، گروهی و جناحی و ترجیح دادن مصالح اسلام و مسلمانان بر همه مصحلت‌هاست. به ویژه این مورد از فردی که مدتی را در جایگاه دادستانی نظام اسلامی قرار داشته است، غیر قابل قبول است.

** مجازات قذف، 80 ضربه تازیانه است

بنا بر اصل شرعی و فقهی "البینه علی المدعی" ادعای مطرح شده از سوی هر فردی حتی "یوسف صانعی" باید ثابت شود. این موضوع با اصل عدالت فرد در گفته‌ها و احاطه او بر سخنان و زبان او در ارتباط است. زیرا چنانچه مسئله مطرح شده از صحت برخوردار نباشد مصداق ارتکاب به گناه کبیره تهمت و افتراست. از سویی دیگر دفتر پاسخگویی به مسائل شرعی یوسف صانعی در پاسخ به این سؤال که "اگر فردی به دیگری نسبت[...] بدهد، حکمش چیست؟"، با تأکید بر این که به هیچ فرد مسلمان و غیرمسلمانی نباید این نسبت را داد، اعلام کرد: چنانچه به یک مسلمان چنین نسبتی را بدهند، حد قذف و 80 ضربه شلاق دارد.

نسبت زنا یا لواط به مخاطب دادن را قذف گویند. به عبارت دیگر قذف عبارت است از دشنام خاص و نسبت دادن زنا یا لواط به دیگری که مستلزم کیفر و عذاب معین است.

در قانون مجازات اسلامی هم در ماده 139قذف چنین تعریف شده است: قذف نسبت دادن زنا یا لواط است به شخص دیگری.

بنابراین نسبت دادن سایر جرایم مستوجب حد، نظیر مساحقه و مضاجعه و غیره موجب حد قذف نخواهد شد و گوینده آن نسبت به دیگری به موجب ماده 140 همین قانون به مجازات شلاق تعزیری محکوم خواهد شد.

از جمله شرایط اثبات جرم قذف، این است که طبق قانون ماده141 قانون مجازات اسلامی "قذف باید روشن و بدون ابهام بوده و نسبت دهنده به معنی آن آگاه باشد، گرچه شنونده معنای آن‌را نمی‌داند". همچنین مجنی علیه جرم قذف باید مشخص باشد. مثل اینکه کسی به دیگری بگوید "تو زنا کرده‌ای، یا تو مرتکب لواط شده‌ای یا فحش‌های ناموسی رایج را بدهد که به شخص ثالث از جمله مادر همسر و خواهر برگردد".

در ماده 145 قانون مجازات اسلامی آمده است: «هر دشنامی که باعث اذیت شنونده شود و دلالت بر قذف نکند موجب محکومیت گوینده به شلاق تا 74 ضربه می‌شود.

حد قذف طبق نص صریح قرآن مجید (آیه 4 سوره نور 80) ضربه تازیانه است و قانون مجازات اسلامی ایران نیز مواد 139 تا 164 خود را (کتاب حدود، باب پنجم، قذف) به این موضوع اختصاص داده‌ است.

**دادخواهی یا گذشت؟

بنا بر اصل 34 قانون اساسی، "دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می‌تواند به منظور دادخواهی به دادگاه‏های صالح رجوع نماید". لذا می‌توان برای هر فردی که مورد اتهام قرار گرفته است، حق دادخواهی را متصور شد. گرچه محمود احمدی‌نژاد تاکنون برابر ادعاها و توهین های مختلف ایراد شده، واکنشی نشان نداده و طبق آیه شریفه‌ "اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما" از کنار آن گذشته و شاید صبر وی در این میان، سبب ایجاد فضای تخریب‌های بیشتر به وی شده است.

در عین حال ایراد چنین اتهامی به فردی که دارای یک جایگاه حقوقی مانند ریاست جمهوری است، عواقب دیگری همچون آسیب به امنیت ملی و منافع کشور را در پی دارد. امری که مدت‌هاست در قالب بداخلاقی‌های سیاسی، به بی‌اخلاقی و بحران اخلاقی منجر شده و اصل اخلاق در سیاست را به فاجعه‌ای در فضای کنونی کشور تبدیل کرده است. بی‌بند و باری در گفته‌ها و نوشته‌ها به ویژه از سوی فردی با جایگاهی همچون مرجعیت تقلید عنوان شود –هرچند به مزاح یا در قالبی پر ابهام بیان شود- عواقب مشهود و نامشهودی برای نظام جمهوری اسلامی خواهد داشت؛ همچنانکه بنیانگذار این نظام، امام خمینی (ره)، بارها بر لزوم توجه علما دینی تاکید داشته اند.

**امام خمینی (ره): روحانی‌نماها در کنف حمایت زرپرستان دنیاطلب، مروج باطل یا ثناگوی ظلمه و مؤید آنان بوده‎اند

حضرت امام خمینی(ره) در منشور دوم انقلاب، خطاب به روحانیت و علما می‌فرمایند: «علما و روحانیون، انشاء الله به هم? ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند، ولی از باب تذکّر و تأکید عرض می­کنم، امروز بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی‌مان احساس می‌کنند که می‌توانند اندیشه‌های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند و با روی گشاده و آغوشی باز، حرف آنان را بشنوند و اگر بی‌راهه روند، با بیانی آکنده از محبّت و دوستی، راه راست اسلامی را نشان آنها دهند. و به این نکته توجه کنند که نمی‌شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و با پدری و الفت، با آنان بر خورد کنند و در غیر این صورت، خدای ناکرده به دام لیبرال‌ها و ملّی‌گراها و یا چپ و منافقین می‌افتند و گناه این، کم‌تر از التقاط نیست.

لذا صانعی باید به آثار گفته‌های خود و خوشنودی دشمنان قسم خورده انقلاب خارج کشور از گفته‌های خود توجه کند.

امام خمینی (ره) در بیست و هشتم شهریورماه 1367 نیز درباره وظیفه روحانیان گفته‌اند: باید تلاش کنیم زهد و تقدّس اسلام ناب محمدی(ص) را از انگاره‌های تقدّس‌مآبی و تحجّرگرایی اسلام آمریکایی جدا کرده و به مردم و مستضعفان نشان دهیم. ما اگر نظامی بر پای نه شرقی و نه غربی واقعی و اسلام پاک و منزّه از ریا و خدعه و فریب را معرفی نماییم، انقلاب پیروز شده است.

ایشان همواره در راستای خنثی کردن تبلیغات دشمنان تاکید داشته‌اند: بر مبلّغین و علما، به ویژه دانشمندان و روشنفکران بزرگ اسلام لازم است که یک‌دل و یک‌جهت، در طول نجات بشریت از تحت سلطه ظالمانه این اقلیت حیله‌باز و توطئه‌گر که با دسیسه‌ها و جنجال‌ها، سلط? ظالمان? خود را بر جهانیان گسترده‌اند، به پا خیزند و با بیان، قلم و علم خود، خوف و هراس کاذب را که بر مظلومان سایه افکنده است، بزدایند. که متاع‌مان یک متاعی است که محتاج به مبالغه نیست و اگر همان سرپوش‌هایی که دیگران روی متاع ما گذاشته‌اند، همان دروغ‌هایی که تبلیغات سوء و ضد ما منتشر کرده‌اند، مبلّغین معزز و دست‌اندرکاران تبلیغات کشور همان را خنثی کنند، در واقع توانسته‌اند اسلام و معارف اسلامی را به نحو شایسته‌ای در جهان ترویج نمایند.

امام خمینی (ره) بنا بر صفحه 151 کتاب چهل حدیث، بر اهل علم لازم می‌دانند که خود را کاملاً از مفاسد پاک کنند، تا "هم اصلاح آنها شود و هم اصلاح جامعه را کرده، وعظ آنها مؤثر گردد و پند آنها در قلوب موقعیت پیدا کند. فساد عالم موجب فساد امت می‎شود".

ایشان در چهارم تیرماه 1358 خاطرنشان می‌کنند: در طبقه روحانیون که آنها پاسدار اسلام و احکام اسلام هستند اگر خدای نکرده یک ملبّس به لباس روحانیون یک کار خلاف بکند این فرق دارد با اشخاص عادی، برای اینکه اینها پاسدار اسلام هستند، ملبس به لباس روحانیّت هستند. (صحیفه نور، ج 7، ص 200).

سخنان بنیانگذار انقلاب اسلامی در چهاردهم اسفندماه 1359 نیز جنبه‌ای دیگر از آسیب‌هایی را عیان می‌کند که در حال تهدید روحانیت است. ایشان می‌فرمایند: من به همه روحانیین سراسر کشور اعلام خطر می‎کنم، من به همه ملت اعلام خطر می‎کنم، به روحانیون اعلام خطر می‎کنم که اگر چنانچه خدای نخواسته در بین شما کسی است که برخلاف موازین اسلام عمل می‎کند او را نهی کنید و اگر نپذیرفت از جرگه روحانیّت اخراج کنید اگر نکنید این کار را، خدای نخواسته صورت روحانیّت که عزّ اسلام است این را مشوّه می‎کنند و با مشوّه کردن صورت روحانیّت اسلام به انزوا خواهد کشید (صحیفه نور، ج 14، ص 123).

امام خمینی (ره) همچنین چهاردهم شهریور ماه 1367 درباره تفاوت علمای متعهد اسلام و روحانی‌نماها یادآور شده‌اند: بزرگ‌ترین فرق روحانیّت و علمای متعهد اسلام با روحانی‌نماها در همین است که علمای مبارز اسلام همیشه هدف تیرهای زهرآگین جهانخواران بوده‎اند و اولین تیرهای حادثه، قلب آنان را نشانه رفته است. ولی روحانی‌نماها در کنف حمایت زرپرستان دنیاطلب، مروج باطل یا ثناگوی ظلمه و مؤید آنان بوده‎اند (صحیفه نور، ج 21، ص 7).


» نظر